بنال بلبل اگر با منت سر یاری‌ست ۰۶۶

رواق / Ravaq - Un pódcast de فرزآن

«««««می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۰۶۶مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلانبنال بلبل اگر با منت سر ياری‌ست که ما دو عاشق زاريم و کار ما زاری‌ست در آن (زمان) زمين که نسيمی وزد ز طره‌ی دوست چه جای دم زدنِ نافه‌های تاتاری‌ست بيار باده که رنگين کنيم جامه زرق که مست جام غروريم و نام هشياريست خيال زلف تو پختن نه کار (خامان است) هر خاميست که زير سلسله رفتن طريق عياری‌ست لطيفه‌ای‌ست نهانی، که عشق از او خيزد که نام آن نه لب لعل و خط زنگاری‌ست جمال شخص نه چشم است و زلف و عارض و خال هزار نکته در اين کار و بار دلداری‌ست (برهنگان طریقت) قلندران حقيقت به نيم جو نخرند قبای اطلس آن کس که از هنر عاری‌ست به آستان تو مشکل توان رسيد آریعروج بر فلک سروری به دشواری‌ست سحر کرشمه‌ی چشمت به خواب می‌ديدم زهی مراتب خوابی که به ز بيداری‌ست دلش به ناله ميازار و ختم کن حافظ که رستگاری جاويد، در کم‌آزاری‌ستSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations